نتایج جستجوی عبارت «مسجد امام زمان(عج)» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
خاطراتی از جمع اوری کمکهای مردمی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
ترسیم کردن و بیان نمودن شور و عشق مردم و علاقه آنان برای مشارکت ملی و کمک به میادین نبرد کاری بس مشکل است . شاید بیان برخی از خاطرات بتواند گوشه‌ای از صحنه‌های شورانگیز و وصف ناشدنی را ترسیم کند. آقای کاویانی برخی از خاطرات خود در هنگام جمع آوری هدایای مردمی را اینگونه شرح می‌دهد: (4-KAVIANI-7) " ... یکروز در روستای چاه نصرویه و چاه دیمه در حال جمع‌آوری هدایا بودیم. هر کسی نسبت به وسع خود،...
جریان کشتی به گل نشسته
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یک کشتی متعلق به کشور چین، در اوایل جنگ در دهانه اروند‌، در زمان شروع جنگ‌، مورد اصابت قرار گرفته‌ و همانجا هم به گل می‌نشیند.‌ بار این کشتی ‌"‌جو‌" بود. عراقیها در طی جنگ در برخی اوقات به عنوان سنگر کمین از آن استفاده می‌کردند. آقای کاظم رضایی پس از شرح جریان شهادت شهید سرافراز می‌گوید‌:(1-REZAYEE-9) وقتی ما کنار اروند رسیدیم. دو نفر از بچه‌های کازرون گفتند ما می خواهیم به عقب برویم. من هرچه گفتم نمی توانید...
شهدا سال 63 -یادداشتهایی از شهید عباس مرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد عباس مرادي »
برای مادر: هر چه در کتاب‌های لغت گشتم کلمه‌ای پیدا نکردم که بتواند مقام و عزت تو را آن‌طوری که بایدوشاید در برداشته و بزرگی تو را برساند، بیابم؛ ازاین‌جهت، ترا همان مادر خطاب می‌کنم؛ زیرا این کلمه؛ جایگاه، منزلت و قدر تو را تا عرش خدای تعالی بالا می‌برد و به‌خوبی می‌تواند معرف وجود شخصیت تو باشد. تو آن گوهر یک‌دانه‌ای هستی که خداوند به افراد بشر می‌بخشد و زمان دیگری پس می‌گیرد. آنگاه‌که بخشید زمین و...
شهدا سال 62 -زندگینامه مفقودالاثر کرامت طهماسبی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقود الاثر کرامت طهماسبي نگهداري »
آنان که بی‌قرار رفتن بودند و بی‌تاب وصال، فرهادوش در پی شیرین، از هر آنچه تعلق بود، گسسته و جز ره کوی دوست هیچ نمی‌دیدند و نمی‌شناختند. کرامت از قبیله این ره پویان بود که ۱۳۴۲/۱۰/۱ در خانواده‌ای ساده و مذهبی در روستای کوشکک از توابع نی‌ریز چشم به جهان گشود. راه و رسم زیستن را در کنار خانواده فراگرفت و آموختن فنون زندگی، راهی دبستان شد. دوره ابتدایی را در دبستان شهاب کوشکک به پایان رساند و...
زندگینامه آزاده مرحوم علی اصغر شاهین
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
علی اصغر شاهین فرزند عوض، در سال 1347 در بخش پشتکوه ، روستای قطرویه شهرستان نی‌ریز به دنیا آمد. در سن 7 سالگی راهی مدرسه شد و دوره ابتدائی را در دبستان شهید چمران و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید صفر رحیمی روستای قطرویه و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان ایثارگران شهید سرافراز شهرستان نی‌ریز گذراند. از همان دوران نوجوانی با توجه به علاقه‌ای که داشت در کارهای کوچک، در زمینه کشاورزی به پدرش کمک می‌کرد. ایشان...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید محمد حسینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد محمد حسيني »
سیدمحمد، 26/6/1345 در روستای علی‌آبادشور از بخش مرکزی شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی و علاقه‌مند به اسلام پا به عرصه هستی گذاشت. در روستایی با کوچه‌هایی از دیوارهای کاهگلی و میان مردمی که صداقت و مهربانی در چشم‌های آنها موج می‌زد،‌ دوران کودکی را سپری کرد. اولین آموزه‌های زندگی را از اوان کودکی در کنار پدر و مادر آموخت و با مسائل دینی آشنا شد. وقتی به سن تحصیل رسید، در دبستان دانش علی‌آباد ثبت نام کرد و...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید منصور مبارکی (همدمی)
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
به گفته امام و مقتدایمان، خمینی کبیر (ره): «آمریکا ام‌الفساد قرن است». آری! یکی از گویاترین سندها بر جنایات آمریکا در خلیج نیلگون همیشه فارس، تنِ به خون نشسته مهناوی یکم شهید منصور مبارکی است. منصور ۱۳۴۵/۴/۱ میان خانواده‌ای مؤمن، متقی، زحمتکش و پرتلاش در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود و از عطر وجودش، فضای خانه را معطر کر د. دوره ابتدایی را در دبستان ولایت باهمتی بلند پشت سر گذاشت و پس‌ازآن راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید سعید رضا کاوه پیشقدم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سعيد رضا کاوه پيشقدم »
غروب سرخ یادآور غروب عمر انسان‌هاست. امشب عملیات است و شب در خون خود خفتن. اگر خدا بخواهد فردا خورشید طلوع خواهد کرد درحالی‌که در خون خود شناوریم. )برگرفته از آخرین یادداشت شهید کاوه)  معلم شهید سعید رضا کاوه‌پیشقدم ۱۳۴۳/۱/۱ همراه با بهار در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی از راه رسید و طراوت و شادابی را با خود به همراه آورد. سعید فردی مهربان، متواضع و علاقه‌مند به کتاب و مطالعه بود. کتابخانه او با انواع کتاب‌های...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید سید فخرالدین مصطفوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سيد فخرالدين مصطفوي »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. مپندارید کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند مرده‌اند بلکه زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. ای گشایش بخش دلهای پر غم و اندوه! و ای پناه بی پناهان! بار دیگر به درگاهت روی آوردم و حیران و سرگردان به در خانه‌ات آمده‌ام، نادم و پشیمان آمده‌ام، زیرا در اطاعت تو که مرا امر کردی، کوتاهی نموده و آن را سهل شمردم و به...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید صادق صادقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
شهادت، نردبانی است که شهید را تا به آنجا بالا می‌برد که لیاقت صحبت با ائمه اطهار (ع) پیدا می‌کند و فرشتگان آسمان باافتخار پذیرای او می‌شوند. صادق صادقی که ۱۳۴۸/۱/۱۶ در روستای دهچاه نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی چشم به این دنیای خاکی باز کرد، از آن جمله هست. وی در سن ۶ سالگی روانه مدرسه شد و در دبستان شهید مسروری دهچاه دوره ابتدایی را پشت سر گذاشت. به دلیل کمبود امکانات لازم از ادامه تحصیل منصرف...